ابرشهر
Abarshahr
The ancient name of Neyshabur (or Nishapur)
نام باستانی نیشابور و نام قدیم ناحیهای که نیشابور کنونی در آن قرار دارد. این نام را به صورتهای اَبرَشهر، آبِرشهر، و گاه به تخفیف، بَرشَهر نیز ضبط کردهاند. بیشتر مولفان اسلامی، ابرشهر را همان نیشابور دانستهاند، ولی بلاذری و طبری، آن را مرکز نیشابور ذکر کردهاند. و عدهای دیگر، ابرشهر را کورهای (ولایتی) از کورههای خراسان دانستهاند. به گفته حمزه اصفهانی، نیشابور شهری از شهرهای کوره کوره ابرشهر بوده، نام ابرشهر به عنوان سرزمین، از نام نیشابور، قدیمتر است. نیشابور، تا قورن اولیه هجری، به این نام نامیده میشد.
اَبَرشَهر [abar-šahr]، نام قدیم ناحیهای که نیشابور کنونی در آن قرار دارد. این نام را به صورتهای اَبرَشهر (ب ساکن)، آبِرشهر (ر ساکن)، و گاه به تخفیف، بَرشَهر (ر ساکن) نیز ضبط کردهاند.
بیشتر مولفان اسلامی، ابرشهر را همان نیشابور دانستهاند، ولی بلاذری و طبری، آن را مرکز نیشابور ذکر کردهاند. و عدهای دیگر، ابرشهر را کورهای (ولایتی) از کورههای خراسان دانستهاند. به گفته حمزه اصفهانی، نیشابور شهری از شهرهای کوره کوره ابرشهر بوده، و به نوشته یعقوبی، این کوره مشتمل بر نیشابور و طوس و بیهق بوده است. به هر حال، نام ابرشهر به عنوان سرزمین، از نیشابور، قدیمتر است. ابرشهر در پایان دوره اشکانی و آغاز فرمانروایی ساسانیان، منطقهای شناخته شده بود. طبری، هنگام بحث درباره جنگهای اردشیر، از این شهر همراه با سیستان، گرگان، مرو، بلخ و خوارزم یاد کرده است.سِبِئوس، مورخ ارمنی سده 7میلادی، ابرشهر راد در خراسان و نزدیک نیشابور، نوشته است که نشان میدهد ابرشهر و نیشابور، در این زمان، در محل جدا از یکدیگر بودهاند و احتمال میرود بعدها، و شاید در دوره ساسانی، این دو منطقه مجاور به صورت واحدی درآمده باشند و شهر نیشابور، چنان که حمزه اصفهانی نوشته است، مرکز ابرشهر شده باشد.
قدیمترین رویدادی که از ابرشهر، ثبت شده است، مربوطه به سده 3 میلادی و عهد اردشیر بابکان (226-241م) است. اردشیر پس از دستیابی به قدرت، مناطق و شهرهای مختلف ایران، از جمله ابرشهر را تحت سلطه خویش درآورد. بر اساس متن پارتی کتیبه شاپور در کعبه زرتشت – که در 262م نوشته شده است- سلطه اردشیر بر ابرشهر تا دوره حکومت پسرش، شاپور اول (241-272م) نیز ادامه یافته، و قبل از اردشیر ظاهرا توسط حکام محلی اداره میشده است. در سده 5 م، قباد ساسانی (سلطنت: 488-498م)، پس از فرار از زندانِ بردارش جاماسب، و پیش از روی آوردن به هپتالان، در میان راه به ابرشهر وارد شد و با دختر یکی از بزرگان شهر ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، خسرو انوشیروان بود. بهرام چوبین، هنگام شورش خود، در ابرشهر به نام خود سکه زد. در سال 651 میلادی/30قمری، ماهویه (ماهوی سوری) پس از رد تقاضای پناهندگی یزدگرد، و در نتیجه کشته شدن او در مرو، از بیم خونخواهی مردم به ابرشهر گریخت و در این شهر درگذشت. گشایش به دست سپاهیان عرب، نیز در همین سال، صورت گرفت.
پس از این تاریخ، ساکنان این شهر دو بار – نخست در 33ق/653م و بار دیگر در 36 ق- سر به شورش برداشتند. با قدرت گرفتن بنیامیه، ابرشهر در 45ق/665م به صورت یکی از مناطق چهارگانه خراسان درآمد. در 90ق/709م، مردم ابرشهر و هرات در سرکوبی نیزَکِ طرخان، به کمک قُتیبه بن مسلم باهلی شتافتند. از همین دوره، سکه مسین که در ابرشهر ضرب شده، به دست آمده است. در اوایل سده 2 قمری/8م؛ بهافرید، پسر ماه فروردین، موسسه فرقه بهافریدیه از فرقههای زردشتی در یکی از بخشهای ابرشهر ظهور کرد. در 129 ق، شیبان بن مُسلمه به همراه 30 هزار نفر از خوارج، بر ابرشهر دست یافت. آخرین رویدادی که از ابرشهر در منابع ثبت شده است مربوط به 215 قمری و اقامت عبدالله بن طاهر در ابرشهر برای جنگ با خوارج است.
(تلخیص شده از دائرةالمعارف بزرگ اسلامی)
- منبع: «دانشنامه ایران»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: 1384، ج1، ص110-111. به کوشش ققنوس شرق، «ابرشهر: دانشنامه نیشابور»، فروردینماه 1393.